چگونه مردم را به رعایت فاصله اجتماعی ترغیب کنیم؟
به گزارش مجله سلنا، خبرنگاران: حفظ فاصله اجتماعی و قرنطینه شخصی دو راه موثر برای کاهش شیوع بیماری کووید-19 است، اما از استرالیا تا آمریکا، خیلی ها به این اقدامات توجه نمی نمایند. چطور باید مردم را قانع و ترغیب کرد که دست به چنین کار هایی بزنند؟
در برخی از نقاط جهان، شیوع ویروس کرونای جدید، اماکن عمومی را به خانه ارواح تبدیل نموده است. در نقاط دیگر، اما زندگی با همان شدت و حدت سابق ادامه دارد و در مواردی حتی بیشتر نیز شده است.
تا پیش از سفت و سخت شدن قوانین بریتانیا، مناطق ییلاقی ولز شاهد حضور بی سابقه مردم در این فصل سال بود و در استرالیا نیز مردم تا وقتی پلیس وارد عمل نشده بود حاضر به ترک ساحل بوندای و جمع کردن بساط خوش گذرانی به خاطر ویروس کرونا نشده بودند.
در شهر میامی در آمریکا، دانشجو ها مصمم بودند تا از تعطیلات بهاره خود لذت ببرند. به گفته یکی از آن ها فوقش کرونا می گیرم، اتفاق خاصی نمی افتد. هر اتفاقی می خواهد بیافتد، من حاضر نیستم دست از خوش گذرانی و مهمانی بردارم.
البته کنار آمدن با واقعیت های زندگی در زمان کووید-19 مسئله ای نبود که تنها دامن جوان ها را بگیرد. انتشار نتایج یک نظرسنجی در اواسط ماه مارس نشان داد که نصف بیشتر افراد بالای 60 سال اصلا نگران احتمال مردن به خاطر ابتلا به این ویروس نیستند. برای برخی ها، مثل کرن سوالو پرایر در ایالت مین، ویروس کرونا به جابه جایی مسئولیت بین نسل ها منجر شده است و حالا او باید مراقب باشد تا والدین سالخورده اش مخفیانه از خانه بیرون نفرایند.
اما چرا با وجود تاکید مرتب نهاد های بهداشتی معتبر جهان، نظیر سازمان بهداشت جهانی و مرکز پیشگیری و درمان بیماری آمریکا، مبنی بر تاثیر هنگفت کاهش تماس های فردی بر فرایند شیوع این ویروس، هنوز خیلی ها توجهی به این مساله نمی نمایند و تمهیدات سختگیرانه را نادیده می گیرند؟ چطور می توان مردم را به مراقبت از خود و اطرافیانشان ترغیب کرد؟
این مغازه در تایلند برای تحویل نوشیدنی به مشتری از تسمه نقاله استفاده می نماید تا فاصله گذاری اجتماعی را رعایت نموده باشد
پاسکال گلدستزر، پژوهشگر بهداشت عمومی در دانشگاه هاروارد، می گوید آنالیز ها نشان می دهد که مردم آمریکا و بریتانیا تقریبا از همان ابتدای امر با تمهیداتی که برای مقابله با کووید-19 در نظر گرفته شده است به خوبی آشنا شده اند.
او بین روز های 23 فوریه و 2 مارس با برگزاری یک نظرسنجی اینترنتی نظرات 2.986 نفر آمریکایی و 2.988 نفر بریتانیایی از ویروس کرونای جدید را جویا شد. بیشتر شرکت نمایندگان (93 درصد در آمریکا و 86 درصد در بریتانیا) می دانستند که برای کاهش شیوع کووید-19 چه کار باید کرد: شست وشوی دست ها، اجتناب از تماس نزدیک با افراد بیمار و دست نزدن به صورت. اما در عمل اطلاع از این مسائل به اجرای آن ها منجر نمی گردد.
روحیه جنگی
یکی از دلایل این اتفاق شاید این باشد که ما برای درک شرایط بحرانی به تجربیات گذشته رجوع می کنیم. در کشور هایی که قبلا شاهد همه گیری ویروس های کرونای مرس و سارس بوده اند، شما می توانید به تجربیات تاریخی معینی تکیه کنید. اما به گفته ژاکلین دافین، استاد تاریخ پزشکی دانشگاه کوئینز در کانادا، حتی در این کشور که یکی از مراکز شیوع سارس بود نیز به نظر می رسد که دانش ناشی از این تجربه فراموش شده است.
بیماری سارس در سال 2003 به مرگ 44 نفر در این کشور منجر شد، اما این اتفاق به برنامه ریزی بلندمدت و پایدار برای مقابله با شیوع بیماری های تنفسی در آینده منجر نشده است. خانم دافین می گوید در پی شیوع بیماری سارس برنامه ریزی برای همه گیری موضوع خیلی داغی بود. چند سالی در کانادا ادامه داشت، اما واقعا عجیب است که به این سرعت محو شد.
با این حال خانم دافین می گوید که مقیاس همه گیری فعلی حتی از تجربه کسانی که سارس و مرس را از نزدیک دیده اند نیز خارج است. اما کسانی که آن تجربه را نداشته اند هیچ چیزی برای اتکا ندارند. رابرت وست، استاد علوم و سلامت رفتاری در کالج دانشگاهی لندن، می گوید ما این مساله را تجربه ننموده ایم، ولی تجربیاتی داریم که از برخی جهات به شرایط فعلی شباهت دارند. انسان ها همواره وقتی با شرایط جدیدی روبه رو می شوند دنبال تجربیات مشابه می گردند.
صف غذا در هند با رعایت فاصله امن
در اروپا، شاید نخستین مقایسه ای که به ذهن مردم، مخصوصا مسن تر ها می رسد، تجربیات زمان جنگ است. به گفته آقای وست شاید دیده باشید که برخی ها درباره بمباران صحبت می نمایند که از برخی جهات شبیه شرایط فعلی بود و از برخی جهات نیز متفاوت.
به گفته او اصلی ترین تشابه تهدید وجودی است. نه تنها این خطر وجود داشت که در کوتاه مدت به خاطر اصابت بمب به خانه تان کشته شوید، بلکه خطر تهاجم و اشغال نیز وجود داشت که اتفاقی فاجعه بار محسوب می شد. یکی از مسائلی که همه گیری ویروس کرونا را با آن خاطره پیوند می زند همین حس اجتماعی اضطراب است.
این تشابه می تواند به ما یاری کند تا درک بهتری از واکنش مردم به توصیه های بهداشتی - رعایت سختگیرانه یا رفتار اجتنابی و نادیده دریافت توصیه ها و رفتن به یکشنبه بازار شلوغ مثل همواره - پیدا کنیم.
آقای وست می گوید افرادی هستند که بدون هیچ حس بدی همه جا می فرایند، چون به نظرشان اتفاق بدی نخواهد افتاد و هر چه پیش آید خوش آید؛ و دیگرانی هم هستند که از صبح که بیدار می شوند تا آخر شب اضطراب و آینده نگری مثل خوره به جانش می افتد. به گفته او فارغ از اینکه کجای این بازه قرار می گیرید، بحران بیش از همواره واکنش شما به این مسائل را مسجل می نماید.
با این حال، چگونه باید با کسی که در زمان همه گیری با بی توجهی تام به مسائل نگاه می نماید برخورد کنیم؟
لزلی مارتین، روانشناس سلامت دانشگاه لاسیرا در کالیفرنیا، می گوید که در نبود تجربه تاریخی مشابه باید بیشتر به خلاقیت اتکا کنیم. پیشنهاد او این است که جهانی چند ماه یا چند سال بعد را تصور کنیم که همه گیری به خاتمه رسیده است.
او می گوید در آن موقع چه فکری راجع به رفتار فعلی خود می کنیم؟ آیا از رفتار خود افسوس خواهیم خورد؟ درست است که ما هنوز از این شرایط عبور ننموده ایم، اما می توانیم به نمود رفتارمان در آینده فکر کنیم. شاید یاری کند تا تصمیمات بهتری بگیریم.
قوانینی برای زندگی
خانم مارتین می گوید مساله دیگری که رعایت توصیه های بهداشتی مربوط به ویروس کرونا را سخت می نماید، طبیعت ناملموس شیوع این ویروس است. انسان ها معمولا وقتی با شواهد واقعی عاقبت مساله ای روبه رو می شوند بیشتر واکنش نشان می دهند. اما از آنجایی که دوره کمون این بیماری بسیار طولانی است و خیلی ها در ابتدای امر هیچ علائمی ندارند، مردم خیلی دیر به این فکر می افتند که شاید بهتر بود بیشتر در قرنطینه می ماندم.
برای شرح بهتر فرایند انتقال و موثر بودن فاصله گذاری اجتماعی می توان از روش های تصویری استفاده کرد، مثل همان نقاطی که در خیلی از شبیه سازی ها استفاده می گردد. اگر فرد مبتلا به ویروس بلافاصله معین می شد، مثلا همانند آن نقطه ها رنگش عوض می شد، افرادی که هنوز مبتلا نشده اند به احتمال خیلی زیاد توجه بیشتری به رعایت فاصله گذاری اجتماعی می کردند. به گفته خانم مارتین، نبود یک نشانه واضح باعث می گردد تا تهدید دوردست و فرضی به نظر برسد.
دلیل سوم این است که خیلی از تصمیمات ما در لحظه گرفته می گردد. انتخاب یک واقعیت همیشگی است و به همین خاطر ما همواره گزینه های متعددی پیش روی خود داریم: آیا یک کلوچه دیگر بخورم، یا بروم بدوم؟ دست هایم را بعد از برگشتن به خانه بشویم، یا مهم نیست؟
شاید اگر می توانستیم فرد مبتلا به ویروس را تشخیص دهیم، توصیه های بهداشتی را جدی تر می گرفتیم
به گفته آقای وست وقتی مردم در لحظه چنین تصمیماتی می گیرند - و همواره در لحظه است - فکری به ذهنشان می رسد این است که این یک بار که اتفاقی نمی افتد. به گفته او ترک سیگار مثال خوبی است. سیگار بعدی که قرار نیست شما را بکشد، لذا به سیگار کشیدن ادامه می دهید، در حالی که تجمیع سیگار ها احتمال مرگ زودهنگام شما را به شدت افزایش می دهد. لذا گرایش مردم به این فکر است که این یک دفعه اشکالی ندارد. ما باید به مردم بفهمانیم که اشکال دارد.
در واقعیت هم مدارک موجود نشان می دهد که مردم در سنجش خطر و احتمال خیلی ضعیف عمل می نمایند. به همین خاطر است که خیلی ها از پرواز کردن بیشتر از رانندگی کردن می ترسند، در حالی که احتمال تصادف و مرگ در ماشین بسیار بیشتر است.
راه خروج از ارزیابی نادرست خطر عدم اتکا به تصمیم گیری لحظه ای است. آقای وست می گوید مردم باید برای آنالیز خطر از مجموعه قوانین ثابتی استفاده نمایند و به آن پایبند بمانند. قضاوت موردی فایده ندارد. معادله ساده ای است: هر چه موانع بیشتری بر سر راه انتقال ویروس از ریه یک نفر به ریه نفر دیگری ایجاد کنید، تعداد مبتلایان نیز کمتر می گردد.
انتقال پیغام
حالا که چالش ها معین شده است، چطور می توانیم به شکلی موثر با افرادی که تمهیدات بهداشتی را رعایت نمی نمایند صحبت کنیم؟
اول از همه به موسسات پزشکی و کارشناسانی ارجاع دهید که می توانند بهترین اطلاعات مربوط به همه گیری را فراهم نمایند، مثل نهاد های بهداشت عمومی مستقلی که توصیه هایشان بر پایه دلیل و مدرک است. به گفته آقای وست پیغام رسان باید وجهه کارشناس داشته باشد. احتمال اینکه به حرف کسانی که فکر می کنیم می دانند که چه می گویند گوش دهیم بسیار بیشتر است.
دوم اینکه سعی کنید پیغام مثبت باشد. خانم مارتین می گوید تقاضای ما از مردم این است که خود را قرنطینه نمایند و این مساله به خودی خود چیز مثبتی نیست. برای همین باید سعی کنیم قرنطینه را در قالب یک چیز مثبت ارائه کنیم، مثلا به عنوان داشتن وقت کافی برای پرداختن به کار هایی که قبلا نمی رسیدیم انجام دهیم، عین کتاب خواندن.
خانم مارتین در ادامه می گوید که برای افراد سالخورده که شاید کمتر با کمبود وقت روبه رو باشند باید از روش دیگری استفاده کرد و این شرایط را به عنوان فرصتی برای انجام کار های خلاقانه و مفید معرفی کرد، مثل مرتب کردن حیاط یا تعریف و انجام آن پروژه هنری که همواره در ذهن داشته اند.
سوم اینکه از عزیزان مایه بگذارید و مساله را شخصی کنید. خانم مارتین می گوید ما شاید برای دیگران کار هایی بکنیم که برای خودمان نمی کنیم. هر چه جنبه شخصی این پیغام ها برای فرد بیشتر باشد، میزان موفقیت نیز بیشتر می گردد. به نوه ها یا والدین خود فکر کنید. به دیگران فکر کنید و از خود بپرسید که اگر کارهایم آن ها را به خطر بیاندازد چه؟
در چنین مواقعی ارسال گسترده اطلاعات از طرف نهاد های بهداشت عمومی به اندازه انتقال سینه به سینه پیغام موثر نیست. به گفته خان مارتین افراد شاید در خانواده و گروه های اجتماعی خود صندلی رهبری داشته باشند و بتوانند به بقیه فشار همتا وارد نمایند. نفر اول بودن کار سختی است، اما تبدیل شدن به یک سرمشق خوب واقعا نعمت است.
فشار روانی کووید-19 دیگر بر کسی پوشیده نیست. این بیماری شیوه های عادی بیان احساسات ما را به کار هایی خطرناک برای عزیزانمان تبدیل نموده است. اما ارجاع به بقیه و روابط واقعا مهم شاید بهترین استراتژی برای محافظت از اشخاص باشد و فرقی هم نمی نماید که مخاطبمان جوان بیست و چند ساله خوش گذران است یا سالخورده هشتاد و چند ساله کله شق.
منبع: bbc
منبع: برترین ها