سه نگرانی بزرگ درباره مولدسازی
به گزارش مجله سلنا، یک کارشناس مالی گفت: یکی از نگرانی ها درباره مولدسازی این است که با فروش اموال، هزینه های جاری پوشش داده گردد که بسیار خطرناک است و باید خط قرمز مسئولان باشد. زیرا قرار نیست اموال فروخته گردد و دستمزد و حقوق داده گردد. این کار مثل این است که بخواهیم فرش زیر پای خود را بفروشیم که بتوانیم شب برویم رستوران غذا بخوریم. باید در نظر داشت وقتی دست به فروش اموال دولتی می زنیم باید آورده ای برای ما داشته باشد. اینکه این اموال فروخته گردد و بعد هم با آن هزینه های جاری کشور را بپردازند، به این معنی است که عملا دارایی از بین رفته و به هیچ عنوان تبدیل به احسن نشده است.
وحید شقاقی شهری استاد اقتصاد طی مصاحبه با خبرنگاران در مورد مصوبه مولدسازی عنوان نمود: قطعا هیچ فردی با اصل موضوع مولدسازی مسئله ای ندارد و اختلاف نظری در این باره وجود ندارد. زیرا موضوع تازه و عجیبی نیست و در تمام جهان در هر کشوری، سازمانی وجود دارد که مسئولیت مولدسازی دارایی های دولتی بر عهده آن است. ضمن اینکه اقدام صحیح این است که دولت ها به گونه ای برنامه ریزی کند که بهره وری این قبیل اموال نیز افزایش پیدا کند و به عبارت ساده سودآوری داشته باشند تا هم نسل فعلی و هم نسل آینده بتوانند از آن بهره مند شوند؛ بنابراین اصل موضوع مولدسازی کار صحیح و عقلانی است. اما در این باره چند نگرانی جدی درباره نحوه مولدسازی وجود دارد.
وی اضافه نمود: اولا در مورد مولدسازی داریی ها ما نباید این اقدام را صرفا محدود به فروش کنیم. یکی از اشتباهاتی که معمولا در این زمینه رخ می دهد، این است که مسئولان فکر می نمایند مولدسازی اموال یعنی فروش دارایی های عمومی. به عنوان مثال فرض کنید در میان این اموال یک زمین بلااستفاده وجود دارد. لزومی ندارد این زمین فروخته گردد. می توان با همکاری بخش خصوصی یک فضای سبز در قالب پارک در آن ساخت که هم امکان سرگرمی و ورزش در آن وجود دارد و موجب افزایش سطح سلامت جسمی و روحی افراد جامعه می گردد و هم می تواند فضای مناسبی برای اشتغال زایی باشد. این اقدام هم نوعی مولدسازی است؛ بنابراین به مولدسازی دارایی های دولت نباید صرفا با رویکرد درآمدی و پولی نگاه گردد.
این تحلیلگر مسائل مالی ادامه داد: نگرانی بعدی این است که با فروش اموال، هزینه های جاری پوشش داده گردد که بسیار خطرناک است و باید خط قرمز مسئولان باشد. زیرا قرار نیست اموال فروخته گردد و دستمزد و حقوق داده گردد. این کار مثل این است که بخواهیم فرش زیر پای خود را بفروشیم که بتوانیم شب برویم رستوران غذا بخوریم. باید در نظر داشت وقتی دست به فروش اموال دولتی می زنیم باید آورده ای برای ما داشته باشد. اینکه این اموال فروخته گردد و بعد هم با آن هزینه های جاری کشور را بپردازند، به این معنی است که عملا درایی از بین رفته و به هیچ عنوان تبدیل به احسن نشده است.
شقاقی در خاتمه اظهار کرد: نگرانی سوم این است که برای این کار احتیاجمند یک ساختار نهاد هستیم تا از افراط و تفریط جلوگیری کنیم. اما صرفا یک هیات برای آن معین شده است. افراط این است که ما دست یک گروهی را بدون محدودیت باز بگذاریم تا هر کاری می خواهند انجام دهند و هیچ گونه پاسخگویی و نظارتی روی آن ها نباشد. تفریط هم اینگونه است که آنقدر محدودشان کنیم که نتوانند اقدامات لازم را انجام دهند و در نهایت به هدف نهایی دست پیدا ننمایند. متاسفانه ما تجربه این را در هیات واگذاری داشتیم. در آن دوره هم آنقدر محدودیت و ترس بعد از اقدام ایجاد شد که در نهایت به هدف نرسیدند؛ بنابراین ما احتیاج به یک ساختار داریم که در یک اتاق شیشه ای تصمیم گیری و اقدام نمایند. منظور از اتاق شیشه ای این است که باید نحوه مولدسازی هرکدام از دارایی ها کاملا معین باشد. یعنی باید معین باشد که به عنوان مثال زمین بلااستفاده شماره یک قرار است به فروش برسد یا خیر؟ اگر قرار است به فروش برسد به چه قیمتی؟ با چه شرایطی؟ بابت چه اقدامی و کجا هزینه خواهد شد؟
منبع: فرارو